یک فکر موازی

ساخت وبلاگ

بنگر ز جهان چه طرف بر بستم؟‌هیچ

از حاصل عمر چیست در دستم؟ هیچ 

شمع طربم، ولی چو بنشستم؟ هیچ

من جام جمم، ولی چو بشکستم؟ هیچ 

 

-خیام

 

یک فکر موازی...
ما را در سایت یک فکر موازی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3mearo3 بازدید : 37 تاريخ : سه شنبه 6 اسفند 1398 ساعت: 23:36

یه مدته دارم سفرنامه می خونم. یه خانوم قجری به اسم عالیه خانم. امروز تو شرکت میون حجم زیادی از کار یهو یاد عالیه خانم افتادم. - غریب بودن اینکه یه نفر تو یه صبح بهاری سال ۹۸ یاد یه خانمی تو عصر ناصرال یک فکر موازی...ادامه مطلب
ما را در سایت یک فکر موازی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3mearo3 بازدید : 63 تاريخ : دوشنبه 6 خرداد 1398 ساعت: 2:18

زمان همیشه می گذرد. فرقی نمی کند تو در لذت مطلق باشی یا عذابی کشدار را تجربه کنی. برای کسی که شب را نخوابیده و تمام ذهنش پر از اضطراب بوده، با استادش دچار چالش شده و از رویکرد او نسبت به خود نیز اصلا یک فکر موازی...ادامه مطلب
ما را در سایت یک فکر موازی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3mearo3 بازدید : 39 تاريخ : دوشنبه 6 خرداد 1398 ساعت: 2:18

نشسته بود و داشت تند تند حرف می زد. همش از فکرای گنده ش می گفت و از ایده های به نظر من مقلدانه اش. من نمی دونم کی قراره ما -آدما- دست از تقلید برداریم؟‌ کی قراره به این توجه کنیم که خودمون کی هستیم؟ و یک فکر موازی...ادامه مطلب
ما را در سایت یک فکر موازی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3mearo3 بازدید : 47 تاريخ : دوشنبه 6 خرداد 1398 ساعت: 2:18

دیشب میمهمان داشتیم. راستش از این که با تمام نفرت اولیه ام از آشپزخانه، می توانم در حد قابل قبول ِ خوبی کار را در بحران ها راه بیندازم خوشحالم.* کسی که بجز پختن پلو با پلوپز و طبخ قیمه با گوشت از قبل یک فکر موازی...ادامه مطلب
ما را در سایت یک فکر موازی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3mearo3 بازدید : 69 تاريخ : دوشنبه 6 خرداد 1398 ساعت: 2:18

ان روز که از قفسه های خاک گرفته ی خانه دو جلد قطور ویل دورانت پدر را برداشتم می دانستم چند روزی مهمان اروپا خواهم بود. با اشتیاق وصف نا شدنی غبار از "عصر ولتر" پاک کردم و عصر روشنگری را ورق می زدم. ان یک فکر موازی...ادامه مطلب
ما را در سایت یک فکر موازی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3mearo3 بازدید : 55 تاريخ : جمعه 19 بهمن 1397 ساعت: 11:48

با ایدین چمدان می بستیم. اخر چه کسی می توانست لباس و مایحتاج یک ماه خود را در یک چمدان جا کند ؟ دانه دانه حذف می کردیم، می افزودیم، باز می کردیم و می بستیم، دست اخر شد ٢ چمدان بزرگ! که نیمی از یکیشان یک فکر موازی...ادامه مطلب
ما را در سایت یک فکر موازی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3mearo3 بازدید : 55 تاريخ : جمعه 19 بهمن 1397 ساعت: 11:48

نورنبرگ ، شهر کوچکی بود با یک قلعه در بالا و یک پل در وسط و چند کلیسای زیبا و یک بازار اصلی. بالا شهر کلیسای کاتولیک خودش را داشت و پایین شهر کلیسای پروتستان خودش. ان وسط مسط ها هم روزگاری کنیسه یهودی یک فکر موازی...ادامه مطلب
ما را در سایت یک فکر موازی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3mearo3 بازدید : 49 تاريخ : جمعه 19 بهمن 1397 ساعت: 11:48

بله... حدس این که خوردن یک عدد سالاد در کافه ای پر تردد در مرکز یک شهر کوچک اروپایی چقدر برای ایرانیان گران تمام می شود دشوار نیست. اگرچه ما بخش عمده ی ارز مورد نیازمان را قبل از بی ثباتی نرخ تهیه کرد یک فکر موازی...ادامه مطلب
ما را در سایت یک فکر موازی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3mearo3 بازدید : 38 تاريخ : جمعه 19 بهمن 1397 ساعت: 11:48

هر فوتبال دوستی این شهر را می شناسد، چه برسد به ایدین که از کودکی پای بازی های بایرن مونیخ نشسته و دانه دانه شان را تماشا کرده است. مونیخ بزرگ ترین شهر ایالت بایرن و یکی از مهم ترین شهرهای صنعتی المان یک فکر موازی...ادامه مطلب
ما را در سایت یک فکر موازی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3mearo3 بازدید : 45 تاريخ : جمعه 19 بهمن 1397 ساعت: 11:48